- خیره کنندهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ
- 16) Splatoon
- 15) Super Mario Odyssey
- 14) Fall Guys
- 13) Gris
- 12) Ori And The Will Of The Wisps
- 11) COCOON
- 10) Monument Valley
- 9) Psychonauts 2
- 8) Firewatch
- 7) Stray
- 6) No Man’s Sky
- 5) Hi-Fi RUSH
- 4) Cuphead
- 3) Persona 4 Golden
- 2) Bioshock Infinite
- 1) Ōkami
- جمع بندی
بازی های ویدیویی به وسیلهای برای ایجاد جهانهای فراگیر و خارقالعاده تبدیل شدهاند که بازیکنان را به ابعاد جدیدی منتقل میکنند. در حالی که بسیاری از این قلمروهای دیجیتال با رنگها و سایههای تیرهتر، مبتنی بر رئالیسم هستند، موارد دیگری نیز وجود دارند که با طیفی از رنگهای چشم نواز خیره میشوند. اگر از بازی های سخت و تاریک که بیشتر صنعت را تحت سلطه دارند خسته شدهاید، در جای مناسبی هستید. در این مقاله، برخی از پر جنب و جوشترین و رنگارنگترین بازی های ویدئویی تمام دوران را بررسی میکنیم. پس از پایان این مقاله، لیستی از بهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ را کشف خواهید کرد.
خیره کنندهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ
آثار درون لیست بازی های ویدیویی با جلوه های رنگارنگ فقط از نظر بصری خیره کننده نیستند. آنها دارای شخصیتهای روشن و جسور هستند و اغلب از طیف وسیعی از ژانرها میآیند. از ماجراجوییهای اکشن گرفته تا تجربیات آرامشبخشتر و آرامتر، هر گونه بازی ای در این لیست یافت میشود. وجه مشترک همه آنها زیبایی شناسی نفس گیر است. خواه به خاطر گیم پلی جذاب آنها باشد یا صرفاً برای شگفت زده شدن از زیبایی هنری آنها، این آثار باعث میشود بخواهید در دنیای آنها شیرجه بزنید کنید. بهتر از همه، لازم نیست نگران اسپویلر باشید، بنابراین حتی اگر هنوز این عناوین را بازی نکردهاید، در ادامه با لیست ما همراه باشید.
از بازی های اکشن مدرن گرفته تا آثار مستقل عجیب و غریب، بازی های ارائهشده در لیست ما، دستاوردهای هنری را برجسته میکنند که توسعهدهندگان به لطف پیشرفتهای فناوری توانستهاند به آن دست یابند. همانطور که ما عمیقتر در این بازی های پر جنب و جوش فرو میرویم، ضروری است که نقشی را که تصاویر در شکل دادن به تجربه ما ایفا میکنند، قدردانی کنیم. برای بسیاری از بازیکنان، جذابیت یک بازی فراتر از مکانیک یا داستان آن است. این زیبایی شناسی است که واقعاً میتواند چشمان را خیره کند. پس این شما و این هم تعدادی از بهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ که در طول تاریخ ساخته شدهاند.
16) Splatoon
بازی Splatoon یک شوتر چندنفره پر جنب و جوش است که در آن تیمهایی از شخصیتهای ماهی مرکب که با نام Inklings شناخته میشوند، با پاشیدن جوهر رنگارنگ در سراسر میدانها با هم مبارزه میکنند. چیزی که Splatoon را متمایز میکند، استفاده خلاقانه آن از رنگ به عنوان مکانیک گیم پلی و یک انتخاب ظاهری است. به هر تیم رنگ متفاوتی از جوهر اختصاص داده شده و هدف این است که تا حد امکان نقشه را با جوهر تیم خود بپوشانید. جوهر فقط یک نشانگر قلمرو نیست، بلکه بر حرکت نیز تأثیر میگذارد. جوهرها میتوانند به سرعت در جوهر رنگی خود شنا کنند، اما توسط جوهر دشمن سرعت آنها کاهش مییابد.
بازی از رنگهای روشن و اغلب نئونی ظاهر میشود که اکشن را هیجانانگیز و تازه نگه میدارد. این رنگها نه تنها تیمها را متمایز میکنند، بلکه باعث میشوند هر مسابقه احساس منحصر به فردی داشته باشد، زیرا ترکیبهای زنده در زمینهای بازی شهری که مسابقات در آن برگزار میشود، خودنمایی میکنند. ظاهر هنری بازی، پر از رنگهای کارتونی و جسورانه، طبیعت سرگرم کننده و شاداب آن را منعکس میکند. پاشیدن جوهر رنگارنگ در ترکیب با طرحهای شخصیتهای جالب و عجیب به Splatoon انرژی پر از انرژی و آشفتهای میبخشد که هم از نظر بصری چشمگیر بوده و هم برای جذابیت آن به شدت ضروری است.
15) Super Mario Odyssey
Super Mario Odyssey لولهکش محبوب را به ماجراجویی در سراسر جهان میبرد و در میان تمدنهای تخیلی مختلفی که هر کدام پر از رنگها و شخصیتهای متمایز هستند، میرود. این پلتفرمر سه بعدی یک شاهکار در طراحی رنگ است که از رنگهای پر جنب و جوش و اشباع شده برای ایجاد جهانهای عجیب و غریب که هم متنوع و هم به یاد ماندنی هستند استفاده میکند. بازی از رنگهای روشن و متضاد برای هدایت بازیکنان استفاده میکند. اهداف کلیدی، قدرتها و مسیرها اغلب با استفاده از رنگهایی برجسته میشوند که در پسزمینه بوده و این اطمینان را میدهد که بازیکن هرگز در این محیطهای بزرگ گم نخواهد شد.
هر تمدن در Odyssey دارای طرح رنگ منحصر به فرد خود است که موضوع آن را منعکس میکند. بهعنوانمثال، سرزمین شن و ماسه با رنگهای قرمز و نارنجی گرم و غنی که حس بیابان را در غروب آفتاب تداعی میکنند، تسلط دارند، در حالی که سرزمین غذا پر از رنگهای روشن و پاستلی بوده که شبیه به دنیای فانتزی پر از آب نبات است. این پالتهای رنگی متنوع به هر دنیا هویتی متمایز میدهد و باعث میشود کاوش در هر لحظه تازه شود. استفاده از رنگهای اصلی و آشنای این سری، مانند کلاه قرمز نمادین ماریو و لباسهای آبی، هرج و مرج رنگارنگ را به هم پیوند میدهد و در عین حال حس آشنایی را نیز به خوبی حفظ میکند.
14) Fall Guys
Fall Guys یک بازی گروهی چندنفره بسیار محبوب است که در آن بازیکنان شخصیتهای ژلهمانند را کنترل میکنند و در مسیرهای با موانع رنگارنگ مسابقه میدهند و سعی میکنند در یک سری چالشهای سرگرمکننده و پر هرج و مرج از دیگران پیشی بگیرند. چیزی که Fall Guys را از نظر بصری بسیار جذاب میکند، زیبایی بازیگوش بودن آن است که به شدت به رنگهای روشن و محیطهای پویا برای جذب و سرگرم ، بازیکنان متکی است. محیطها، لباسها و موانع بازی با رنگهای روشن و اشباع شده مانند صورتی نئون، زرد، سبز و آبی پر شده که آن را در لیست بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ قرار میدهد.
هر مرحله در Fall Guys تم منحصر به فرد خود را دارد و رنگ ها نیز منعکس کننده آن هستند. از رنگهای پاستلی در مراحل با تم شیرینی گرفته تا رنگهای نئونی در مسیرهای آیندهنگر، بازی از رنگ برای تمایز بین محیطهای مختلف استفاده میکند. این تنوع تضمین میکند که هر مرحله متمایز و تازه است و از هر گونه یکنواختی بصری در حین پیشروی بازیکنان در راندها جلوگیری میکند. بازیکنان میتوانند شخصیتهای ژلهای خود را با لباسهای رنگارنگ مختلف، از زیبا تا عجیب، سفارشی کنند. نتیجه این خلاقیتها از سمت سازندگان، ساخته شدن یکی از بهترین و جالبترین بازی های ویدیویی با جلوه های رنگارنگ در دنیا است.
13) Gris
Gris یک بازی مستقل خیره کننده است که داستان یک زن جوان را روایت میکند که در غم و اندوه خود گم شده است. برخلاف اکثر بازیهای این فهرست، Gris با یک طرح رنگی کمرنگ و تقریباً تک رنگ شروع میشود و به تدریج رنگهای پر جنب و جوش را با پیشروی قهرمان داستان در سفر احساسیاش معرفی میکند. برای مثال، آبیهای عمیق غم و اندوه را منعکس میکنند، در حالی که سبزهای شاداب و قرمزهای گرم زمانی که شخصیت شروع به بازیابی امید میکند ظاهر میشوند. استفاده از رنگ در بازی عمیقاً با مضامین شفا و رشد شخصی آن گره خورده است و آن را به ابزاری قدرتمند برای داستان سرایی درون بازی تبدیل میکند.
سبک هنری مینیمالیستی بازی به این رنگها اجازه میدهد تا بیش از پیش برجسته شوند و باعث میشود که هر کدام احساس مهمی داشته باشد و برای بازیکنان طنینانداز شود. رنگها در Gris فقط برای زیبایی بصری نیستند، بلکه برای برانگیختن واکنشهای احساسی عمیق در بازیکن استفاده میشوند. رنگهای ملایم و آبرنگمانند همراه با انیمیشنهای روان، فضایی رؤیایی ایجاد میکند که باعث میشود بازیکن احساس کند در یک اثر هنری متحرک غوطهور شده است. هر تغییر رنگ به ضربات احساسی در داستان گره خورده است و رنگ را به روایت و تأثیر احساسی بازی تبدیل میکند. تجربه این اثر فراموش نشدنی را از دست ندهید.
12) Ori And The Will Of The Wisps
Ori and the Will of the Wisps اثری چشم نواز در ژانر مترویدوانیا است که دارای گرافیک نقاشی شده با دست و انیمیشنهای پیچیده در یک جنگل جادویی است. محیطهای غنی و خارقالعاده بازی با استفاده خیرهکننده از رنگ زنده میشوند که کلید ساخت فضا و روایت احساسی آن است. پالت اغلب بین رنگهای شاد و پر جنب و جوش و رنگهای آرامتر و مالیخولیایی جابهجا میشود که با اوج و فرودهای احساسی بازی مطابقت دارد. روایت بازی که حول محورهای امید، از دست دادن و کشف میچرخد، عمیقاً به استفاده از رنگ گره خورده است. یکی از بارزترین ویژگیهای Ori استفاده از رنگهای درخشان و تاریک است.
Ori، شخصیت اصلی، اغلب در یک درخشش ملایم و سفید غرق میشود که باعث میشود در مقابل پسزمینههای رنگارنگ به وضوح برجسته شوند. این ایده تضمین میکند که Ori همیشه نقطه کانونی در محیطهای بصری شلوغ است، در حالی که بازی همچنان به پسزمینههای پیچیده اجازه میدهد تا بدرخشند. استفاده هوشمندانه از رنگ در بازی تضمین میکند که بازیکنان میتوانند به راحتی در مناظر پیچیده بدون از دست دادن شخصیت اصلی حرکت کنند. Ori and the Will of the Wisps از رنگ نه تنها برای خلق تصاویر زیبا بلکه برای برانگیختن احساسات قدرتمند استفاده میکند و تا ابد در ذهن گیمرها باقی خواهد ماند.
11) COCOON
COCOON یک بازی ماجراجویی پازلی است که سوررئالیسم را با جهان سازی پیچیده ترکیب میکند و بازیکنان را به دنیاهای عجیب و غریب و بیگانه منتقل میکند که در آن رنگ نقش کلیدی در ایجاد فضاهای متمایز و هدایت سفر بازیکن دارد. این بازی بر اساس مفهوم دستکاری واقعیت ساخته شده است و با جهانهای موجود در گویهای درخشان خود را ارائه میکند. هر جهان از نظر بصری با پالت رنگی متمایز خود تعریف میشود و رنگ را در گیمپلی و داستانگویی بصری به عنوان هسته اصلی خود معرفی میکند. در COCOON، بازیکن بین جهانهای گویمانند مختلفی که هر کدام رنگ منحصربهفرد خود تعریف میشوند، عبور میکند.
بازی از رنگ به عنوان یک راهنمای ظریف برای کمک به بازیکنان برای حل پازلهای پیچیده خود استفاده میکند. عناصر محیطی که میتوان با آنها تعامل کرد، اغلب به دلیل رنگهای روشن یا متضاد خود برجسته میشوند و باعث میشود بازیکن بدون نیاز به نکات یا آموزشهای آشکار بر روی اشیا کلیدی تمرکز کند. این رویکرد طراحی مینیمالیستی حس کشف را افزایش میدهد و بازیکن را بدون احساس خستگی درگیر میکند. طرحهای رنگی در COCOON ثابت نبود و همواره در حال تغییر هستند. برای همین است که این اثر جایگاهی در لیست بهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ در طول تاریخ را برای خود کسب کرده است.
10) Monument Valley
Monument Valley یک بازی پازل مینیمالیستی است که بازیکنان را به محیطهای سورئال میبرد که در آن قوانین فیزیک و چشمانداز خم شده است. این بازی به دلیل جهت هنری تمیز و خیره کننده و استفاده چشمگیر از رنگ که تجربهای رؤیایی را ایجاد میکند، شناخته شده است. هر مرحله یک جشن بصری است که شکلهای هندسی و معماری عجیب را با پالتهای رنگی انتخابشده با دقت ترکیب میکند که با تعامل بازیکن با جهان به صورت پویا تغییر خواهد کرد. Monument Valley در سادگی رشد میکند و طراحی رنگی آن نشان دهنده این موضوع است. هر مرحله با سایهها و رنگهای ملایم صورتی، آبی، سبز و بنفش نمایان است.
استفاده مینیمالیستی از رنگ به بازیکن اجازه میدهد تا روی حل پازلها بدون درهم ریختگی بصری تمرکز کند و باعث میشود هر مرحله هم آرام و هم مرموز باشد. بازی اغلب از تغییرات ظریف در رنگ استفاده میکند، زیرا بازیکن در مراحل حرکت میکند یا دیدگاه را تغییر میدهد. با باز شدن مسیرهای جدید یا آشکار شدن عناصر پنهان، محیط ممکن است تغییر رنگ دهد و حس کشف را تقویت کند. این تغییرات نه تنها لحظات کلیدی را برجسته میکند، بلکه باعث میشود جهان با وجود طراحی مینیمالیستی، احساس سیال و زنده کند. به همین دلیل شاهد یکی از بهترین بازی های ویدیویی با جلوه های رنگارنگ در تاریخ صنعت گیم هستیم.
9) Psychonauts 2
Psychonauts 2 یک پلتفرمر رنگارنگ و تخیلی است که در ذهن شخصیتهای مختلفی جای میگیرد که هر کدام دنیای ذهنی خاص خود را دارند. این موضوع به بازی فرصتی منحصر به فرد میدهد تا با پالتهای رنگی عجیب و سورئال بازی کند که منعکس کننده روان درونی این شخصیتها است. هر مرحله یک سفر بصری از طریق احساسات، افکار و آسیبهای شخصیتها است و با رنگهایی که برای افزایش حس شخصیت و عمق احساسی در هر ذهنیت استفاده شده، مشخص میشود. بهعنوانمثال، ذهنی پر از اضطراب ممکن است تحت سلطه رنگهای قرمز و سیاه باشد، در حالی که ذهن بی دغدغه تر با سبز پر شده است.
بازی مملو از محیطهای خارقالعاده و اغلب عجیب و غریب است و استفاده از رنگهای تند و اغراقآمیز در آن به تأکید بر کیفیت رؤیایی این دنیاها کمک میکند. تنوع خاص رنگها باعث میشود هر مرحله مانند یک ماجراجویی جدید و غیر قابل پیشبینی احساس شود. از فضای کارناوال پر جنب و جوش Hollis’s Hot Streak (با صورتیهای نئونی و نارنجیاش) گرفته تا رنگهای خاموش و خشن Compton’s Cookoff که منعکس کننده احساسات استرس و اضطراب است. Psychonauts 2 به موضوعات پیچیدهای مانند سلامت روان، آسیب، و رشد میپردازد و استفاده از رنگ آن این ضربانهای احساسی را شدیداً تقویت میکند.
8) Firewatch
Firewatch یک ماجراجویی روایی اول شخص است که در بیابان وایومینگ اتفاق میافتد و شما به عنوان نگهبان طبیعت به نام هنری بازی میکنید. این بازی به خاطر جلوه های بصری نفس گیر و استفاده از رنگ برای برانگیختن عمق احساسی و ایجاد فضا شناخته شده است. در اواخر دهه 1980، بازی Firewatch کاوش روایی را با مناظر طبیعی خیره کننده ترکیب میکند که رنگ نقش مهمی در انتقال حال و هوا و لحن داستان ایفا میکند. محیطهای بازی مملو از رنگهای گرم و آغشته به آفتاب است که زیبایی طبیعت را از غروبهای نارنجی طلایی گرفته تا سبزههای عمیق سایبانهای جنگلی، به بهترین شکل ممکن تصویر میکشد.
Firewatch از نور و رنگ به صورت پویا استفاده میکند که اغلب با گذشت زمان در بازی تغییر خواهد کرد. تغییر رنگهای آسمان (از آبی خنک صبح تا قرمزهای آتشین غروب خورشید) منعکس کننده لحظات احساسی داستان است. لحظات شدید تنش روایی اغلب در برابر تضادهای شدید در محیط قرار میگیرند؛ مانند سایههای تاریک یا دود مه آلود ناشی از آتشسوزیهای جنگلهای دور که همگی به شکل هنرمندانه کنار هم قرار گرفتهاند. تغییر رنگ نه تنها گذر زمان را منعکس میکند، بلکه تأثیر احساسی لحظات کلیدی روایت را نیز افزایش میدهد. به همین دلیل با یکی از بهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ طرف هستیم.
7) Stray
Stray یک بازی ماجراجویی سوم شخص است که در آن شما به عنوان یک گربه ولگرد در حال گشت و گذار در شهر سایبرپانک پر از روباتها بازی میکنید. استایل هنری بازی به طرز ماهرانهای از رنگ استفاده میکند تا دنیایی پر جنب و جوش و آغشته به نئون خلق کند که هم آینده نگر و هم پوسیده به نظر میرسد. همانطور که قهرمان گربه خود را از میان کوچههای تاریک و گوشههای پنهان راهنمایی میکنید، رنگهای شهر داستانی از انسانیت گمشده، رمز و راز و فرهنگ زیرزمینی پر جنب و جوش را بیان میکنند. نتیجه آن، خلق یکی از جذابترین و خیرهکنندهترین بازی های ویدیویی با جلوه های رنگارنگ در تاریخ است.
Stray عشق ژانر سایبرپانک به نئون و زوال شهری را در برمیگیرد و از رنگ برای برجسته ، تضاد فاحش بین شهر ویران شده و عناصر تکنولوژیکی حاکم بر آن استفاده میکند. محیطهای بازی مملو از آبیهای نئون درخشان، صورتی، بنفش و سبز است که خیابانهای تیره و تاریک را روشن میکند. این رنگهای پر جنب و جوش برای ایجاد فضای کثیف و آیندهنگر بازی، جایی که فناوری از حضور انسانها بیشتر شده است، ضروری هستند. کوچههای تاریک در رنگهای ملایم و درخشان غرق شدهاند که حس رمز و راز را ایجاد میکنند. این رنگهای عمیق و متضاد، بازیکن را به داستان میکشاند و او را با دنیای غنی درگیر میکند.
6) No Man’s Sky
No Man’s Sky یک بازی اکتشافی گسترده و جهان باز است که در آن بازیکنان میتوانند از تعداد تقریباً بینهایتی از سیارههای تولید شده بهصورت تصادفی بازدید کنند که هر کدام اکوسیستم، جو و پالت رنگ منحصربهفرد خود را دارند. استفاده از رنگ در بازی برای ایجاد احساس متمایز و دنیوی بودن هر سیاره بسیار مهم است. No Man’s Sky با رنگهای پر جنب و جوش و متنوع، جهان خود را به یک بوم کیهانی تبدیل میکند که هر دنیای تازه تجربه بصری جدیدی را در خود دارد. هر سیاره در No Man’s Sky به صورت تصادفی ایجاد میشود و هر جهان دارای زمین، گیاهان، جانوران و طرح رنگ منحصر به فرد خود است.
رنگ ها در No Man’s Sky اغلب بسته به زمان روز، شرایط آب و هوایی یا جو سیاره تغییر میکنند. بهعنوانمثال، سیارهای با جو سمی ممکن است تحت سلطه رنگهای سبز و زرد تند باشد، در حالی که سیارهای با آب و هوای یخی ممکن است دارای رنگهای آبی و سفید سرد باشد. این رنگهای در حال تغییر فقط برای تنوع بصری نیستند؛ آنها حسی از رئالیسم پویا ایجاد میکنند و باعث میشوند سیارات احساس زنده بودن و واکنشپذیری نسبت به محیط خود کنند. فرود آمدن بر روی سیارهای با غروب خیره کننده یا افقی پر از رنگهای غیرمعمول میتواند لحظاتی پر از هیبت را ایجاد کرده و این بازی را تا ابد تبدیل به یک پدیده کند.
5) Hi-Fi RUSH
Hi-Fi RUSH یک بازی اکشن مبتنی بر ریتم است که در آن تمام جهان به ضرب آهنگ موسیقی حرکت میکند. بازی ترکیبی از مبارزه سریع با سبک هنری روشن و رنگارنگ الهام گرفته از کتابهای مصور است. رنگ بخش عمدهای از استایل بصری پرانرژی و شاد Hi-Fi RUSH است که بازتاب حس موسیقایی بازی است و در عین حال در نحوه تعامل بازیکنان با ریتم جهان نیز نقش دارد. Hi-Fi RUSH از یک پالت رنگی پررنگ و اشباع شده استفاده میکند که باعث میشود بازی شبیه یک کتاب مصور زنده و کاملاً متفاوت باشد. این موضوع، بازی را در لیست بهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ قرار داده است.
در Hi-Fi RUSH، رنگ در همگام سازی جهان با ضرب آهنگ موسیقی نقش دارد. از آنجایی که بازی مبتنی بر ریتم است، دشمنان، محیطها و حتی جلوههای بصری همگی با ضرب آهنگ در زمان تغییر میکنند. رنگهای پر جنب و جوش تغییر میکنند و با ریتم چشمک میزنند و تجربهای بصری جنبشی ایجاد میکنند که در آن رنگ و صدا هماهنگ هستند. استفاده از برجستههای نئونی و خطوط برجسته، سبک کمیکبوک را بیشتر تقویت میکند و باعث میشود هر محیطی زنده و هماهنگ با تمهای موسیقی بازی باشد. قهرمان داستان، با رنگهای نارنجی و قرمز روشن تزیین شده است که نشان دهنده طبیعت پرانرژی و سرکش وی خواهد بود.
4) Cuphead
Cuphead یک پلتفرمر اکشن است که به خاطر سبک هنری متمایزش که الهام زیادی از کارتونهای دهه 1930 میگیرد، شهرت دارد. انیمیشن نقاشی شده، رنگهای پر جنب و جوش و حرکت روان بازی، آن را از نظر بصری مجذوبکننده میکند و هر مرحله و شخصیت طوری طراحی شده که شبیه یک انیمیشن کوتاه قدیمی باشد. رنگ نقش کلیدی در جان بخشیدن به دنیای کارتونی نوستالژیک Cuphead دارد و در عین حال اهداف گیم پلی را نیز تأمین میکند. پالت رنگی بازی سبک انیمیشنهای اوایل قرن بیستم را تداعی میکند که تأکید زیادی بر رنگهای پررنگ، بسیار ملایم و پسزمینههای گرم و با رنگ قهوهای دارد.
هر شخصیت در Cuphead، از قهرمانان عنوان گرفته تا باسهای جذاب، با رنگهای روشن و چشم نواز ارائه میشود که در مقابل پسزمینههای سادهتر برجسته میشوند. این تضاد تضمین میکند که شخصیتها همیشه نقطه کانونی بصری باقی میمانند و مهم نیست که گیمپلی چقدر آشفته میشود. هر مرحله در Cuphead دارای تم و پالت رنگی متمایز خود است. از محیطهای روشن و کارناوال با رنگهای قرمز و زرد روشن تا بخشهای تیرهتر و شبحآمیزتر که در رنگهای سبز و بنفش وهمآور غرق شدهاند. این استفاده از رنگ به تقویت محیطهای متنوع و عجیب کمک میکند و در عین حال گیم پلی را از نظر بصری جذاب نگه میدارد.
3) Persona 4 Golden
Persona 4 Golden یک JRPG است که زندگی روزمره در یک شهر کوچک ژاپنی را با عناصر مرموز و ماورا طبیعی ترکیب میکند. این بازی به دلیل استفاده جسورانه از رنگ، به ویژه اتکای شدید به رنگ زرد که به آن یک هویت بصری منحصربهفرد میدهد، مشهور است. در Persona 4 Golden، رنگ در هر دو عنصر زیباییشناختی و موضوعی بازی نقش محوری دارد و منعکس کننده دوگانگی بین زندگی معمولی و خیالی است. رنگ زرد به عنوان ایده اصلی فضاسازی بازی استفاده میشود و نماد حقیقت و جستجوی خودیابی بوده که مستقیماً به روایت اصلی بازی برای کشف حقایق پنهان پیوند میخورد و آن را زنده میکند.
بازی دو محیط بصری اصلی را در تضاد قرار میدهد: دنیای روزمره و سیاهچالهای سورئال که پر از هیولاهای عجیب هستند. بخشهای دنیای واقعی بازی دارای یک پالت رنگی آرامتر، با رنگهای ملایم و طبیعی هستند که منعکسکننده فضای شهر کوچک Inaba است. در مقابل، سیاه چالها پر از رنگهای پر جنب و جوش و اغراقآمیز هستند که محیطهای فراطبیعی را رؤیایی و ماورایی میسازند. تغییر رنگ بین این دو جهان به بازیکنان کمک میکند تا تفاوت بین دنیای زمینی و خیالی را احساس کنند. این ویژگیهای برجسته باعث شده تا این بازی در جایگاه بالایی درون لیست بازی های ویدیویی با جلوه های رنگارنگ قرار بگیرد.
2) Bioshock Infinite
BioShock Infinite یک شوتر اول شخص است که در شهر شناور کلمبیا اتفاق میافتد. کلمبیا مکانی است مملو از رنگهای زنده و معماری خیرهکننده بوده که به شدت با تمهای تیرهتر بازی تضاد دارد. داستان به موضوعات پیچیده ناسیونالیسم و نژادپرستی میپردازد و رنگ در روایت اهمیت دارد. کلمبیا در ابتدا به عنوان یک جامعه اتوپیایی به تصویر کشیده میشود و استفاده از رنگ در بازی منعکس کننده این دیدگاه ایده آل است. این رنگهای روشن نه تنها از نظر بصری چشمگیر هستند، بلکه برای پوشاندن لایههای تیرهتر و ظالمانه سیاست شهر نیز مفید هستند و یکی از بهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ را میسازند.
با پیشرفت روایت، نمای شاد کلمبیا جای خود را به واقعیتهای تاریکتر میدهد. محیطهای زمانی روشن و زیبا با صحنههای تلخ خشونت، انقلاب و فساد در تضاد است. این بازی از رنگهای قرمز تند، سیاههای عمیق و خاکستریهای غمانگیز برای نمایش لحظات درگیری و ناامیدی استفاده میکند. این تغییر در پالت رنگ، دوگانگی کلمبیا را منعکس کرده و سفر بازیکن را در چشمانداز اخلاقی پیچیدهتر آن منعکس میکند. الیزابت، شخصیت اصلی داستان، اغلب در نور غرق میشود و با لباس آبی روشنش که او را در محیطهای تاریکتر متمایز میکند، یکی از نمادینترین کاراکترهای تاریخ، در یکی از بهترین بازی های تاریخ است.
1) Ōkami
Ōkami یک بازی اکشن ماجراجویی است که به دلیل سبک هنری خیرهکننده و سایهدار خود که از نقاشی سنتی و جوهری ژاپنی (sumi-e) الهام گرفته شده، متمایز است. این بازی الهه آماتراسو را دنبال میکند که به شکل یک گرگ سفید در میآید و تلاش میکند رنگ و زندگی را به دنیایی که توسط تاریکی نفرین شده بازگرداند. رنگ در Ōkami نه تنها به عنوان یک انتخاب بصری بلکه به عنوان بخشی اساسی از روایت و گیم پلی آن، مرکزی است. تمام دنیای Ōkami به گونهای طراحی شده که شبیه یک نقاشی زنده به نظر برسد و با رنگهایی که مانند جوهر روی کاغذ جریان دارند، میدرخشد و نمونهای تابهحال شبیهش نبوده است.
این بازی از تکنیکهای هنری سنتی ژاپنی، با خطوط ضخیم، سیاه و آبرنگهای پر جنب و جوش استفاده میکند که به جهان حس زیبایی هنری و زنده بودن میدهد. سبک بصری این اثر هم جاودانه و هم منحصر به فرد است و رنگها به آرامی تغییر میکنند که انگار که بر روی صفحه نقاشی شدهاند. این رویکرد هنری باعث میشود که بازی شبیه یک اثر هنری تعاملی باشد که عمیقاً با سنتهای فرهنگی و هنری ژاپن مرتبط است. Ōkami از تضاد بین نور و تاریکی برای تأکید بر نبرد بین خیر و شر استفاده عالی میکند. این اثر هنری بدون شک یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین بازی های ویدیویی با جلوه های رنگارنگ در تمام تاریخ است.
جمع بندی
در طول سالها، بازی ها فراتر از گرافیکهای ساده 8 بیتی گذشته تکامل یافتهاند تا به توسعهدهندگان سطح آزادی باورنکردنی برای شکل دادن به دنیای خود بدهند. برخی از آنها رویکردی بیش از حد واقعگرایانه را در پیش گرفتهاند، در حالی که برخی دیگر از آثار بصری، اغلب نقاشی، تصویرسازی، مجسمه سازی یا نقاشی سنتی استقبال کردهاند. این مسیرهای خلاقانه یک تجربه بصری متمایز ارائه میدهند و ثابت میکنند که بازی های ویدیویی میتوانند به همان اندازه که در مورد داستان و گیمپلی هستند، در مورد هنر نیز باشند. نتیجه خلاقیتهای بازیسازان در طول تاریخ، تعدادی از بهترین بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ است.
یک انفجار رنگ میتواند احساسات را برانگیزد، حس و حال بازی را ایجاد کند و ما را به دنیایی منتقل کند که منحصر به فرد به یاد ماندنی است. در واقع، برخی از بازی های فهرست بازی های ویدیویی با جلوه های رنگارنگ از نظر بصری به قدری چشمگیر هستند که میتوان آنها را قاببندی کرد و بهعنوان قطعات هنری نمایش داد؛ زیرا هر صحنه سرشار از خلاقیت و توجه به جزئیات است. زیبایی بازی های رنگارنگ این است که چگونه از قالب سنتی سرپیچی میکنند. در حالی که بسیاری از توسعه دهندگان واقع گرایی را دنبال میکنند تا غوطه وری را افزایش دهند، این بازی ها رویکرد متفاوتی دارند و سنت قدیمی را به چالش میکشند.
برخی از بازی های لیست بازی های ویدیویی با گرافیک رنگارنگ برای ایجاد محیطهای انتزاعی به رنگهای اغراقآمیز و طرحهای جسورانه تکیه میکنند، در حالی که برخی دیگر به طور یکپارچه سبکهای هنری مختلف را با هم ترکیب میکنند تا دنیایی تولید کنند که نهتنها بازی ، در آن سرگرمکننده بوده، بلکه دیدن آن نیز خیرهکننده است. چیزی که این بازیها را بسیار خاص میکند این است که طیف وسیعی از بازیکنان را پوشش میدهند. برای قدردانی از آنها نیازی نیست که یک طرفدار اکشن یا یک نابغه استراتژی باشید. میتوانید به سادگی بنشینید و از شکوه بصری آنها لذت ببرید. پس توصیه میکنیم همین کار را انجام دهید.
منبع: https://par30games.net/271066/games-with-colorful-graphics/